شعر آغوش خالی از افشین یداللهی :

....

بوی تو می‌دهد آغوش خالی ام

ای واقعیت عشق خیالی ام

مست توام که قنوتم ترانه شد

چون مومن تو شدم لاابالی‌ام

بعد از تو بی خبرم از خودم بگو

این روز ها چه شدم در چه حالی‌ام

بعد از تو بی خبرم از خودم بگو

این روز ها چه شدم در چه حالی‌ام

روزی یقین تو بودم ولی گذشت

امروز فاجعه ای احتمالی‌ام

شعرم شکفتن بارانی تو بود

حالا فقط خبر خشکسالی‌ام

شعرم شکفتن بارانی تو بود

حالا فقط خبر خشکسالی‌ام

بی هیچ دلهره حال مرا بپرس

روزی که من جسدی این حوالی‌ام

.....

..: شعر آغوش خالی از افشین یداللهی :..

..: اشعار افشین یداللهی :..